تابلو های طلا
با تعریف رسالت تازه شیعا برای شناساندن و ترویج آثار فاخر شیعی، ایدههای گوناگونی ساخته و پرداخته شد. این ایدهها باید ویژگیها و اصول مشخص شیعا را برای تولید آثار شامل میشدند. بر این مبنا، آثار تولیدی شیعا باید در برگیرنده محتوای طرح اصلی، نمایشدهنده جزئیات و ظرافتهای آنها و نیز دارای قابلیت جابجایی و خرید و یا اهدا باشند. در این بین، تولید تابلوهای نفیسی که نمونهای از آثار فاخر شیعی را بتوان در آنها به نمایش گذاشت، از بهترین ایدهها بود.
این ویژگی تابلوها، که اساسا در قسمتهای برگزیده هر مکان قرار داده میشوند و وظیفه آنها نمایش دادن محتوا است، ظرفیت ارزشمند یاریدهنده شیعا بود. استفاده از چنین ظرفیتی، بهترین امکان را برای یادآوری مکرر و یا حتی شناساندن آثار فاخر و ارزشمند فرهنگ و هنر شیعه فراهم میکند. اکنون باید با کارشناسیهای دقیق هنری از بین انبوه طرحها و آثار ارزشمند موجود، مواردی برگزیده میشدند که قابلیت اجرای تکنیکهای متناسب هنری و قرار گرفتن در قاب را میداشتند؛ طوریکه پس از تولید، به لحاظ ویژگیها و استانداردهای هنری در بالاترین سطح و قابل مقایسه با اصل اثر و در شان و درخور آن باشند.
خوشنویسیهای هنرمندان قدیم و معاصر در کتابها، موزهها و اماکن مذهبی، آثار و تزیینات هنری کارشده در قسمتهای مختلف اماکن متبرکه، نمادها و وسایلی که در فرهنگهای متنوع محلی شیعی در طول اعصار در مراسم مذهبی استفاده شده یا میشوند و آثاری از این دست، هر یک میتوانستند الگوی ساخت یک تابلوی نفیس باشند. اما تنها بخش کمی از آنها هستند که پس از پایان کار، با توجه به المانهای موجود در یک قاب، به لحاظ هنری در جذابترین و بهترین شرایط به ثمر مینشینند.
بدین ترتیب از بین انبوه گزینهها، تاکنون ۴۰ مورد از آثار خوشنویسی، تزیینی و نمادهای آیینی برای این کار انتخاب و ساخته شدهاند و البته هنوز کار کارشناسی برای ارزیابی نمونههای دیگر با وسواس و حساسیت زیاد ادامه دارد و به مرور به آثار قبلی اضافه خواهند شد.
پس از گزینش اثر و ارزیابی اینکه آیا پس از ارائه در قالب یک قاب نفیس، تمام استانداردهای زیباییشناختی را بهدست خواهد آورد یا خیر، آثار منتخب مراحل متعددی را تا تبدیل شدن به یک تابلو نفیس طی خواهند کرد. گزافه نخواهد بود اگر ادعا شود به اندازه ساخت اصل اثر، حساسیت، ظرافت و نظارت سختگیرانه بر آن وجود داشته، هرچند که جایگاه اثری که در ابتدا خلق شده از ستایش خارج است.
در نخستین گام، طرح مورد نظر مجددا به دست طراحان زبردست شیعا طراحی میشود. این کار ابتدا با دست بر روی کاغذ و سپس توسط نرمافزار در رایانه، مو به مو و مطابق اصل اثر انجام میشود تا برای قرار گرفتن در قالب تابلو متناسب گردد.
طرح اولیه، سپس برای برش آماده میشود. با استفاده از دستگاههای دقیق لیزر، طرح مورد نظر بر روی ورق طلای ۲۴ عیار با ضخامت ۵ میکرون که بر روی پایه پلیمری لمینیت شده است، برش داده میشود. هرچند ساخت این آثار با طلا، آن هم با عیار ۲۴ و ظرافت چندمیکرونی، دشواری و هزینههای آنها را به مراتب بالا میبرد، اما چون آثار اصلی در بر دارنده ارزشمندترین مفاهیم، گرانقدرترین احساسات و و نفیسترین هنرهای ایرانی-شیعی هستند، شیعا نیز تلاش کرده تا با نابترین متریال ممکن نمونه آنها را تولید نموده و در معرض نمایش قرار دهد.
اکنون، قطعات برشخورده مربوط به هر طرح، که در برخی موارد تعداد آنها حتی به چندصد قطعه ریز و درشت در یک طرح واحد میرسد، آماده مونتاژ در کارگاه شیعا هستند. هنرمندان شیعا، از زمان و توان، برای مونتاژ دقیق قطعات دریغ نمیکنند و از روی عکس اثر اصلی، قطعات را در مواضع صحیح خود بر روی پارچه مخمل اعلا جایگذاری میکنند.
آخرین مرحله، ساخت قاب و مونتاژ طرح در قاب و قرار دادن در جعبه مخصوص آنها است. محصول نهایی، تابلوهای نفیس هنری هستند که میتوانند به عنوان تبلیغات سازمانی یا هدیههای نفیس و ارزشمند، برای ساختمانها زینتبخش، برای علاقهمند هنر چشمنواز و دلانگیز و انشالله برای فرهنگ و هنر شیعی مایه استحکام و یادآوری باشند.
تابلو های طلا
با تعریف رسالت تازه شیعا برای شناساندن و ترویج آثار فاخر شیعی، ایدههای گوناگونی ساخته و پرداخته شد. این ایدهها باید ویژگیها و اصول مشخص شیعا را برای تولید آثار شامل میشدند. بر این مبنا، آثار تولیدی شیعا باید در برگیرنده محتوای طرح اصلی، نمایشدهنده جزئیات و ظرافتهای آنها و نیز دارای قابلیت جابجایی و خرید و یا اهدا باشند. در این بین، تولید تابلوهای نفیسی که نمونهای از آثار فاخر شیعی را بتوان در آنها به نمایش گذاشت، از بهترین ایدهها بود.
این ویژگی تابلوها، که اساسا در قسمتهای برگزیده هر مکان قرار داده میشوند و وظیفه آنها نمایش دادن محتوا است، ظرفیت ارزشمند یاریدهنده شیعا بود. استفاده از چنین ظرفیتی، بهترین امکان را برای یادآوری مکرر و یا حتی شناساندن آثار فاخر و ارزشمند فرهنگ و هنر شیعه فراهم میکند. اکنون باید با کارشناسیهای دقیق هنری از بین انبوه طرحها و آثار ارزشمند موجود، مواردی برگزیده میشدند که قابلیت اجرای تکنیکهای متناسب هنری و قرار گرفتن در قاب را میداشتند؛ طوریکه پس از تولید، به لحاظ ویژگیها و استانداردهای هنری در بالاترین سطح و قابل مقایسه با اصل اثر و در شان و درخور آن باشند.
خوشنویسیهای هنرمندان قدیم و معاصر در کتابها، موزهها و اماکن مذهبی، آثار و تزیینات هنری کارشده در قسمتهای مختلف اماکن متبرکه، نمادها و وسایلی که در فرهنگهای متنوع محلی شیعی در طول اعصار در مراسم مذهبی استفاده شده یا میشوند و آثاری از این دست، هر یک میتوانستند الگوی ساخت یک تابلوی نفیس باشند. اما تنها بخش کمی از آنها هستند که پس از پایان کار، با توجه به المانهای موجود در یک قاب، به لحاظ هنری در جذابترین و بهترین شرایط به ثمر مینشینند.
بدین ترتیب از بین انبوه گزینهها، تاکنون ۴۰ مورد از آثار خوشنویسی، تزیینی و نمادهای آیینی برای این کار انتخاب و ساخته شدهاند و البته هنوز کار کارشناسی برای ارزیابی نمونههای دیگر با وسواس و حساسیت زیاد ادامه دارد و به مرور به آثار قبلی اضافه خواهند شد.
پس از گزینش اثر و ارزیابی اینکه آیا پس از ارائه در قالب یک قاب نفیس، تمام استانداردهای زیباییشناختی را بهدست خواهد آورد یا خیر، آثار منتخب مراحل متعددی را تا تبدیل شدن به یک تابلو نفیس طی خواهند کرد. گزافه نخواهد بود اگر ادعا شود به اندازه ساخت اصل اثر، حساسیت، ظرافت و نظارت سختگیرانه بر آن وجود داشته، هرچند که جایگاه اثری که در ابتدا خلق شده از ستایش خارج است.
در نخستین گام، طرح مورد نظر مجددا به دست طراحان زبردست شیعا طراحی میشود. این کار ابتدا با دست بر روی کاغذ و سپس توسط نرمافزار در رایانه، مو به مو و مطابق اصل اثر انجام میشود تا برای قرار گرفتن در قالب تابلو متناسب گردد.
طرح اولیه، سپس برای برش آماده میشود. با استفاده از دستگاههای دقیق لیزر، طرح مورد نظر بر روی ورق طلای ۲۴ عیار با ضخامت ۵ میکرون که بر روی پایه پلیمری لمینیت شده است، برش داده میشود. هرچند ساخت این آثار با طلا، آن هم با عیار ۲۴ و ظرافت چندمیکرونی، دشواری و هزینههای آنها را به مراتب بالا میبرد، اما چون آثار اصلی در بر دارنده ارزشمندترین مفاهیم، گرانقدرترین احساسات و و نفیسترین هنرهای ایرانی-شیعی هستند، شیعا نیز تلاش کرده تا با نابترین متریال ممکن نمونه آنها را تولید نموده و در معرض نمایش قرار دهد.
اکنون، قطعات برشخورده مربوط به هر طرح، که در برخی موارد تعداد آنها حتی به چندصد قطعه ریز و درشت در یک طرح واحد میرسد، آماده مونتاژ در کارگاه شیعا هستند. هنرمندان شیعا، از زمان و توان، برای مونتاژ دقیق قطعات دریغ نمیکنند و از روی عکس اثر اصلی، قطعات را در مواضع صحیح خود بر روی پارچه مخمل اعلا جایگذاری میکنند.
آخرین مرحله، ساخت قاب و مونتاژ طرح در قاب و قرار دادن در جعبه مخصوص آنها است. محصول نهایی، تابلوهای نفیس هنری هستند که میتوانند به عنوان تبلیغات سازمانی یا هدیههای نفیس و ارزشمند، برای ساختمانها زینتبخش، برای علاقهمند هنر چشمنواز و دلانگیز و انشالله برای فرهنگ و هنر شیعی مایه استحکام و یادآوری باشند.
کتیبه های سنتی
باید به جنگهای دور برویم، اگر بخواهیم تاریخ پرچمها و کتیبههای نمادین را دریابیم. اما ریشه آنچه را که امروز به عنوان کتبیههای آیینی در مراسم عزای ائمه اطهار علیهمالسلام استفاده میشود باید در عصر صفویه جستجو کرد. دورهای که به یمن استقرار حکومت شیعی و ولایت حاکمان ارادتمند به تشیع، فضا برای رونق و توسعه مذهب جعفری باز شد و بسیاری از نمادها و آیینها جان تازه گرفته و گسترش یافتند.
کتیبهها و پرچمهای امروزی، ابتدا در عصر صفوی و با الهام از پرچمها و کتیبههایی که در نبرد عاشورا در سپاه سیدالشهدا علیهالسلام استفاده میشد، به میان مردم و مراسم عزاداری راه یافت. مثل سایر آثار، این نیز خود زمینهای برای بروز استعداد هنرمندان خطاطی و نقاشی و صنعتگری هنری فراهم آورد. پس از آن در دوره قاجار نیز این کتیبهها تنوع و توسعه بیشتری یافتند و نقشها و خطوط دیگر، با حفظ محتوای مذهبی بر جلوههای هنری آنها افزودند.
بهویژه در میان هنرمندان اصفهان و یزد و با تکنیک قلمکاری روی پارچه، کتیبههای عزاداری سبک و سیاق دلنشینی پیدا کردند. هرچند متاسفانه با رونق تکنولوژی مدرن، از توجه و تاکید بر جلوهها و ظرافتهای هنری و حتی مفاهیم محتوایی کتیبهها کاسته و رویکرد اقتصادی آن قوت گرفت.
بدینترتیب، احیای هنرهای ناب بکاررفته در این گونه از نمادهای عاشورایی، نیاز دیگری بود که موسسه شیعا در راستای رسالت خود که همانا احیا و ترویج فرهنگ و هنر شیعی است، شناسایی کرد. در کتیبههای اصیل، هنرهای متعددی چون خطاطی و خوشنویسی، رنگرزی، پارچهبافی، قلمکاری و چاپ دستی، به مرور تکامل یافته و سینه به سینه منتقل شده بود که از گزند آفت تولید صنعتی در امان نمانده بود.
مبنای طراحیها و تولیدات موسسه شیعا در زمینه کتیبهها و پرچمهای عزاداری، کتیبههای قلمکاری هنرمندان یزد و اصفهان است. کتیبههایی که علیرغم محدودیت در طرح و نقش، به دلیل اصالت هنری هیچگاه خستهکننده نبودند و همواره در دلنوازی و روحبخشی، تازگی و لطافت داشتند.
هرچند طراحیهای انجام شده در شیعا، کاملا مطابق طرحهای مذکور نیستند، اما تلاش شده تا از نقاط قوت و دلایل ماندگاری و دلنشینی آنها استفاده شود. در عین حال هنرمندان خوشذوق شیعا با بازطراحی و مطالعه روی سبکها و نقشهای مختلف بکاررفته در تاریخ کتیبههای عزاداری، طرحهایی با ویژگیهای هنری و محتوایی جدید تولید کردهاند.
در نخستین گام، انتخاب پارچه مناسب با ویژگیهای فیزیکی مطلوب در دستور کار قرار گرفت. بیش از ۲۰ جنس پارچه مختلف بررسی و بعضا آزمایش شد و در نهایت پارچه مخصوص قلمکاری انتخاب شد. این پارچه، در اصفهان و پس از چند مرحله فرآوری، به شکل مطلوب در میآید و برای مراحل بعد در اختیار شیعا قرار میگیرد.
در گام بعد، خطوط و نقوش و طرحهای مورد نظر توسط هنرمندان شیعا با دست طراحی شده و سپس توسط نرمافزارهای گرافیکی آماده کلیشهسازی میشوند. برای این منظور تلاش شده تا بیشتر، از متون فارسی، آیات و روایات، نمادهایی ایرانی-اسلامی چون سرو و اشک، حرزهای پیروزی، حروف و جداول ابجد و المانهایی از این دست استفاده شود. پارچهها، که اکنون در ابعاد مورد نظر بریده شدهاند، برای انجام چاپ سیلک به چاپخانه ارسال شده و به دست خیاط دوردوزی میشوند.
محصول نهایی، کتیبههایی هستند که در ابعاد و طرحها متنوع آماده استفاده علاقهمندان خواهند بود. کتیبههای کوچک تزیینی رومیزی و دیواری میتوانند برای طراحی دکور یا میزکار جلوهگری هنرمندانهای داشته باشند. همچنین کتیبههای بزرگتر که به صورت تک و یا پکهای سه یا پنج عددی آماده شدهاند، ضمن کارایی در تزیین سوگوارانه دیوار تکایا و حسینیهها میتوانند سفیران هنر ناب ایرانی-شیعی از صدها سال قبل تا کنون باشند.
نقاشی های آیینی
لشگر اشقیا جمله در ترس و تحیر و پهلوان خورشیدسیمای بنیهاشم به رجزخانی و پیکار مشغول؛ افسون افسوس پدری غمگسار بر بالین پسری مجروح؛ نبرد نوجوانپهلوان هاشمی با بزرگپهلوانان شام؛ تن دو نیمگشته پیلپیکران پلید یهود با تیغ دودم شیرخدا…؛
نویسندگان کتب تاریخی و مقتل، بخصوص در دوره قاجار با به تصویر کشیدن صحنههای حماسی و یا دراماتیک وقایع تاریخی، جذابیت پیگیری مطالب کتاب را در نظر خواننده بیشتر میکردند. مشابه آنچه در ابتدا آمد، پلانهای پرشماری از وقایع تاریخ شیعه و در راس توجه همه آنها اتفاقات واقعه کربلا به دست تصویرگران عهد قجر به میان کتابها راه یافتند.
ترسیم پلانی از یک یا چند موقعیت از یک واقعه، درون کتابها سبکی مرسوم در بین نویسندگان کتب تاریخی و داستانی بوده است. این سبک در دوران صفویه، که هنگام شکوفایی فرهنگ و هنر شیعی است، به میان کتابهای مقتل نیز راه یافت. وظیفه این نقاشیها، تداعیِ مصور واقعهای از تاریخچه شیعه و امامان علیهمالسلام و بهانهای برای آشنایی با داستانهای زندگی ایشان بود. مطالعات کارشناسان نشان میدهد که استفاده از این سبک در دوره قاجار، نفوذ کتاب و علاقه به کتابخوانی در میان عوام جامعه را نسبت به دورههای پیش بسیار افزایش داده است.
بخصوص در کتب مقتل که در دوره قاجار نوشته شدند، این نوع تصویرگری رواج بیشتری یافت. معروفترین کتاب مقتل از این دست، طوفان البکاءِ محمد ابراهیم جوهری از شعرا، ادبا و مرثیهسرایان قرن سیزدهم هجری قمری است که بارها در همان دوره قاجار تجدید چاپ شد و در آنها چندده تصویرگری منحصربهفرد از تاریخ ائمه علیهمالسلام بهکار رفت. با وجود اینکه این شیوه، جذاب، خلاقانه و با ویژگیهای هنری قابل توجه و حتی رویکردهای اجتماعی ارزشمند است، اما با هجوم سبکهای متنوع مدرن، هر روز بیشتر به پستوی فراموشی رانده میشود.
شناسایی، معرفی و احیای این رشته از هنرهای ایرانی-شیعی نیز، پس از بررسیهای مختلف در دستور کار کارشناسان و هنرمندان موسسه شیعا قرار گرفت. بدین ترتیب، از ایده ابتدایی ساخت محصولات مرتبط با این هنر تا یافتن تکنیکهای مقتضی و اجرای آنها، بطور کامل توسط شیعا انجام شد.
در نخستین گام، یافتن بستری مناسب برای اجرای تصویرها اهمیت داشت. به این منظور با اجرای طرحها روی مواد مختلف مانند مس، چرم، انواع کاغذ و شیشه و با تکنیکهای مختلف، آزمون و خطا صورت گرفت و نهایتا، سطح چوبپنبه برای این کار انتخاب شد. سطح چوبپنبه القاکننده حس خوشایند دیوارهای گلی و قدیمی بر روی مخاطب است و از طرفی به خاطر اینکه تا کنون کمتر از چوبپنبه برای چنین محصولاتی استفاده شده است، نوعی نوآوری دلنشین نیز محسوب میشد. از سوی دیگر، به خاطر تکنیک بسیار جالب توجهی که در اجرای طرح روی چوبپنبه بکار گرفته میشود، ماندگاری نقاشیها و آثار بسیار بالا است و حتی تا چندصد سال در شرایط نگهداری مطلوب، بدون خدشه و فرسایش خواهند ماند.
در قدم بعد، با استفاده از قلم راپید و ورق طلا که وضوع بالاتر و تاثیرگذاری عمیقتری بر روی مخاطب دارد، طرحهای منتخب بر روی سطح چوبپنبه تصویرگری میشود. برای تثبت و وضوح کامل، بارها بر روی نقوش قبل طراحی تکرار میشود. این روش، با الهام از تکنیک نقاشی روی گچ نمدار انتخاب شده است. این تکنیک توسط هنرمندان زبردست و خلاق اعصار گذشته ایرانزمین بر سقف و دیوارهای آثار تاریخی اجرا میشد و تا چندصد سال پایسته و باقوام باقی میماند. هرچند رازهای اجرای این تکنیک در عصر معاصر تا سالها پوشیده بود، اما با ماهها تحقیق، سرانجام استاد حسین تنکابنی و به بهانه شیرین نقاشیهای حرم حسینی، توانست از اسرار آن پرده بگشاید.
طرحهای تصویرگری شده در کتابهای مذکور و به تبع در نقاشیهای چوبپنبه شیعا، اگرچه در موضوع تنوع زیادی دارند، اما چنانچه ملموس است، از نظر ویژگیها و المانهای طراحی از سبک واحدی پیروی میکنند. شاید علت عمده، این است که سبک مورد بحث در دوره قاجار ناگهان به اوج رسید و پس از شکوفایی چنددهساله ناگهان افول کرد و کمتر به آن پرداخته شد. به این سبب فرصت بروز خلاقیتهای بیشتر به آن داده نشد.
با وجود این، به علت اصالت نقاشیها و اصالت تکنیک هنری و ظرافتهای بکار رفته در تولید آثار، محصول نهایی شیعا، میتواند هدیهای نفیس، ماندگار و با محتوای ارزشمند از وقایع تاریخ شیعه باشد.
نقاشی های آیینی
لشگر اشقیا جمله در ترس و تحیر و پهلوان خورشیدسیمای بنیهاشم به رجزخانی و پیکار مشغول؛ افسون افسوس پدری غمگسار بر بالین پسری مجروح؛ نبرد نوجوانپهلوان هاشمی با بزرگپهلوانان شام؛ تن دو نیمگشته پیلپیکران پلید یهود با تیغ دودم شیرخدا…؛
نویسندگان کتب تاریخی و مقتل، بخصوص در دوره قاجار با به تصویر کشیدن صحنههای حماسی و یا دراماتیک وقایع تاریخی، جذابیت پیگیری مطالب کتاب را در نظر خواننده بیشتر میکردند. مشابه آنچه در ابتدا آمد، پلانهای پرشماری از وقایع تاریخ شیعه و در راس توجه همه آنها اتفاقات واقعه کربلا به دست تصویرگران عهد قجر به میان کتابها راه یافتند.
ترسیم پلانی از یک یا چند موقعیت از یک واقعه، درون کتابها سبکی مرسوم در بین نویسندگان کتب تاریخی و داستانی بوده است. این سبک در دوران صفویه، که هنگام شکوفایی فرهنگ و هنر شیعی است، به میان کتابهای مقتل نیز راه یافت. وظیفه این نقاشیها، تداعیِ مصور واقعهای از تاریخچه شیعه و امامان علیهمالسلام و بهانهای برای آشنایی با داستانهای زندگی ایشان بود. مطالعات کارشناسان نشان میدهد که استفاده از این سبک در دوره قاجار، نفوذ کتاب و علاقه به کتابخوانی در میان عوام جامعه را نسبت به دورههای پیش بسیار افزایش داده است.
بخصوص در کتب مقتل که در دوره قاجار نوشته شدند، این نوع تصویرگری رواج بیشتری یافت. معروفترین کتاب مقتل از این دست، طوفان البکاءِ محمد ابراهیم جوهری از شعرا، ادبا و مرثیهسرایان قرن سیزدهم هجری قمری است که بارها در همان دوره قاجار تجدید چاپ شد و در آنها چندده تصویرگری منحصربهفرد از تاریخ ائمه علیهمالسلام بهکار رفت. با وجود اینکه این شیوه، جذاب، خلاقانه و با ویژگیهای هنری قابل توجه و حتی رویکردهای اجتماعی ارزشمند است، اما با هجوم سبکهای متنوع مدرن، هر روز بیشتر به پستوی فراموشی رانده میشود.
شناسایی، معرفی و احیای این رشته از هنرهای ایرانی-شیعی نیز، پس از بررسیهای مختلف در دستور کار کارشناسان و هنرمندان موسسه شیعا قرار گرفت. بدین ترتیب، از ایده ابتدایی ساخت محصولات مرتبط با این هنر تا یافتن تکنیکهای مقتضی و اجرای آنها، بطور کامل توسط شیعا انجام شد.
در نخستین گام، یافتن بستری مناسب برای اجرای تصویرها اهمیت داشت. به این منظور با اجرای طرحها روی مواد مختلف مانند مس، چرم، انواع کاغذ و شیشه و با تکنیکهای مختلف، آزمون و خطا صورت گرفت و نهایتا، سطح چوبپنبه برای این کار انتخاب شد. سطح چوبپنبه القاکننده حس خوشایند دیوارهای گلی و قدیمی بر روی مخاطب است و از طرفی به خاطر اینکه تا کنون کمتر از چوبپنبه برای چنین محصولاتی استفاده شده است، نوعی نوآوری دلنشین نیز محسوب میشد. از سوی دیگر، به خاطر تکنیک بسیار جالب توجهی که در اجرای طرح روی چوبپنبه بکار گرفته میشود، ماندگاری نقاشیها و آثار بسیار بالا است و حتی تا چندصد سال در شرایط نگهداری مطلوب، بدون خدشه و فرسایش خواهند ماند.
در قدم بعد، با استفاده از قلم راپید و ورق طلا که وضوع بالاتر و تاثیرگذاری عمیقتری بر روی مخاطب دارد، طرحهای منتخب بر روی سطح چوبپنبه تصویرگری میشود. برای تثبت و وضوح کامل، بارها بر روی نقوش قبل طراحی تکرار میشود. این روش، با الهام از تکنیک نقاشی روی گچ نمدار انتخاب شده است. این تکنیک توسط هنرمندان زبردست و خلاق اعصار گذشته ایرانزمین بر سقف و دیوارهای آثار تاریخی اجرا میشد و تا چندصد سال پایسته و باقوام باقی میماند. هرچند رازهای اجرای این تکنیک در عصر معاصر تا سالها پوشیده بود، اما با ماهها تحقیق، سرانجام استاد حسین تنکابنی و به بهانه شیرین نقاشیهای حرم حسینی، توانست از اسرار آن پرده بگشاید.
طرحهای تصویرگری شده در کتابهای مذکور و به تبع در نقاشیهای چوبپنبه شیعا، اگرچه در موضوع تنوع زیادی دارند، اما چنانچه ملموس است، از نظر ویژگیها و المانهای طراحی از سبک واحدی پیروی میکنند. شاید علت عمده، این است که سبک مورد بحث در دوره قاجار ناگهان به اوج رسید و پس از شکوفایی چنددهساله ناگهان افول کرد و کمتر به آن پرداخته شد. به این سبب فرصت بروز خلاقیتهای بیشتر به آن داده نشد.
با وجود این، به علت اصالت نقاشیها و اصالت تکنیک هنری و ظرافتهای بکار رفته در تولید آثار، محصول نهایی شیعا، میتواند هدیهای نفیس، ماندگار و با محتوای ارزشمند از وقایع تاریخ شیعه باشد.
سفال و کاشی
از دوره عیلام میانه* تا امروز، کاشی در گاههای تاریخ پخته و بالغ شده است. لعابهای زرد و سبز و سفید چغازنبیل و بعد آثار یافتشده از دوره هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان، از سابقه دست ایرانیان بر آتش کاشی خبر میدهند. چونان دیگرِ هنرها، کاشی نیز چون به ذوق ایمان آغشته شد، بیشتر درخشید. در ایران با تثبیت حکومتهای مسلمان سامانی و غزنوی و سلجوقی، هنر کاشی به مساجد و بناهای مذهبی راه پیدا کرده و شکوفایی فزاینده یافت. هنرمندان در هر دوره تاریخ، هنر کاشی را شاخ و برگی دیگر دادند تا امروز درخت ستبر و پرثمر کاشی بر تارک فرهنگ و هنر ایران اسلامی خودنمایی کند.
بیش از هر هنر دیگر در تزئینات معماری، دیده و ذهن ایرانیان شاید با کاشی عجین باشد. دیرزمانی نیست که سردرب هر خانه و دکانی با آیه یا کلام مقدسی روی کاشی مزین شده بود. هرچند در زندگی امروز، اگر هم بتوان نشانی از کاشی یافت، معدود و مختصر است. میراثی که از هزارههای دور به امروزیان رسیده، اکنون در عزلت و بیمهری است؛ گرچه هنوز هر چشم زیباپسندی از دیدن رنگهای فریبنده کاشی ایرانی شاداب و هر دل هنردوستی از نقشهای دلنواز هنر شیعی آن سرزنده میشود.
منحصر شدن هنر کاشی به مساجد و ابنیه تاریخی و فاصله گرفتن آن از زندگی روزمره و از طرفی ظرفیت بالقوه هنری و میراثی آن، هنرمندان شیعا را برآن داشت تا برای تولید آثاری فاخر با تکنیکهای هنر کاشی برنامهای ویژه تدبیر کنند. از سویی، وحدت طرح و تکنیک موجود در آثار تولیدی، خود ویژگی قابل اتکایی است که به حس ملموستر بیننده خواهد انجامید. در اغلب آثار بازتولیدی مانند قابهای نفیس شیعا، با حفظ محتوا و ترکیب هنری، از تغییر در متریال و تکنیک تولید گریزی نیست، درحالیکه آثار کاشی شیعا با وجود مطابقت کامل طرح و محتوا، دقیقا با تکنیکهای اصیل و حتیالمقدور در ابعاد مشابه بازسازی میشوند.
کاشی، چه به لحاظ طرح و نقش و چه از نظر تکنیک تولید، فراوانی و تنوع بسیار بالایی دارد. در میان همه، هنر بکاررفته در کاشی ایرانی، نسبت به سبکهای هندی، مصری و ترک، جزئیات و ظرافتهای بیشتری دارد و طرحهای منتخب موسسه شیعا برای بازتولید نیز از میان طرحهای موجود در آثار و ابنیه ایرانی-شیعی انتخاب شدهاند. این در حالیاست که تلاش شده با وجود دشواری فراوان، تمام ظرافتها و دقائق هنری موجود در این آثار، در نمونههای بازتولیدی منعکس شوند.
پس از انتخاب طرحها از میان هزاران طرح کاشی، شورای هنری شیعا، سراغ انتخاب تکنیک میرود. گاهی یک طرح واحد، با دهها تکنیک مختلف بازسازی و آزموده شدهاند تا هم به لحاظ مطابق با اصل اثر و هم به لحاظ رعایت استانداردهای زیباییشناختی و کیفی، خواستههای سختگیرانه کارشناسان شیعا را برآورده کنند.
کاشیها، به فراخور تکنیک تولید مراحل مختلفی را میگذرانند. اولین مرحله، تامین خاک مناسب و تهیه خشت خام اولیه است. خاک مناسب برای ساخت کاشی خام، باید عاری از دانههای شنی و درشت باشد تا بعد از پخت کاشی و در صورت تماس آن با آب دچار شکستگی و خردشدگی و اصطلاحا پولکزدن نشوند. خاک مورد نظر تا حد مورد نیاز آسیاب میشود. برای کاشیهای معرق، خاک باید نسبتا نرمتر از خاک کاشی هفترنگ باشد. خاک مطلوب، سپس با مقدار مشخصی آب مخلوط و توسط دستگاه پرس، در قالبهای مشخص فشرده میشود. قالبها پس از خشک شدن، در کوره پخته میشوند. تقریبا از این مرحله، بسته به تکنیک تولید، راه کاشیها از هم جدا میشود.
کاشیهای هفترنگ لعاب داده میشوند و بعد طرحهای منتخب که توسط طراحان و نگارگران شیعا با دست و نرمافزار طراحی شدهاند، پس از سوزنکاری روی سه لایه کاغذ بادوام، بر روی کاشی گردهکاری میشوند. اکنون استاد قلمکار روی گردهها با ظرافت و حساسیت بسیار دقیق، قلمگیری کرده و بعد، هنرمندان دیگری آنها را رنگ میکنند. تا پایان کار، کاشیهای دو بار دیگر در کوره پخته و آماده عرضه میشوند.
اما برای تولید کاشیهای معرق، ابتدا کاشیهای خام بر اساس رنگهای مورد نیاز در طرح اصلی رنگ میشوند و پخت نهایی بر روی این کاشیها انجام میپذیرد. در این مرحله، کاشیهای رنگین یا اصطلاحا «الوان» به دست میآیند. سپس در کارگاه معرقتراشی، بر اساس اندازه اصلی، استاد طراح، طرح را با مقیاس اصلی ترسیم و کدگذاری میکنند. در گام بعد طرحها در قطعات کوچک برش خورده و رنگهای مورد نظر تفکیک میشوند. با کنار هم قرار گرفتن قطعات مختلف و چسباندن آنها به شیوههای تخصصی کاشیهای معرق نیز آماده عرضه خواهد شد.
این، تنها شرح بسیار بریده و مختصر دو تکنیک از دهها تکنیک تولید کاشی است که در هنرکاشیکاری به کار بسته میشود و هنرمندان شیعا نیز به فراخور، بسیاری از آنها را بر روی محصولات تولیدی آزمودهاند. محصول نهایی، کاشیهایی با نقش و نگار ایرانی-شیعی در قابهای نفیس و شکیل خواهند بود که میتوانند میراث ارزشمند چندهزارساله هنر کاشیکاری را، بار دیگر به زندگی امروزی ما بازگردانند.
————–
* قرن ۱۳ پیش از میلاد
علم عزاداری
علمها، این ستونهای برافراشته و این نمایشگاههای هنر و اسطوره، صدها سال است که در میان عزاداران روان، نماد و نشانه دستههای عزای سیدالشهدا علیهالسلام هستند. همچون بسیاری نمادهای دیگر، علمها یا علامتها از دوره صفویه به نشانه و نمایندگی از علمهای لشگر امام حسین علیهالسلام به هیئات مذهبی و به طور خاص به میان دستههای عزاداری راه یافته و بعد در جایجای جغرافیای شیعه، به شکل و شیوههای مختلف تغییر یافتند. از آن پس، هنرمندان خوش ذوق شیعه، مجال دیگری یافتند تا اوج ذوق و هنر خود را بر گوشه دیگری از دستگاه دلنواز حسینی شکوفا کنند.
از میان شکلها و فرمهای مختلف علامت در سراسر جغرافیای شیعه، بخصوص ایران، علمهای چوبی منطقه خراسان نوع منحصربهفردی هستند. این علمها که بخصوص بیشتر در اطراف شاهرود، نیشابور، سبزوار و در دیگر شهرها و روستاهای منطقه خراسان همراه دستههای عزا است، با نوع مرسوم در بیشتر قسمتهای دیگر تفاوتهای ظاهری و ساختاری متعددی دارد.
علم چوبی، ستونی است واحد و بلند و از جنس چوب که بر راس آن طوقی فلزی، نام مقدسی را در سینه دارد. شکل آن به سرو میماند و پیامآور آزادگی و ایستادگی است. این علمها، چه به لحاظ تکنیک منحصر به فرد طراحی، ساخت و تولید، چه به لحاظ محتوای نمادین و چه از نظر هنرهای تزئینی بکار رفته در آن، ویژگیهای بسیار ارزشمند هنری و فرهنگی را در خود جای داده و از نظر زیبایی جذابیت بصری بالایی دارند.
در میان تمام آثار و نمادهای شیعی، شیعا شاید دین و وابستگی دیگرگونی با علامتها داشته باشد، چه آغاز راه شیعا با تحقیق و بررسی برروی تاریخچه، انواع، اسطورهشناسی و تمام ویژگیهای متعلق به علمها بود و هنوز ادامه دارد. اکنون، برای تحقق رسالت تازه شیعا که شناسایی، ثبت، احیا، معرفی و در معرض گسترش قرار دادن آثار و نمادهای شیعی است، ساخت نمونههای مینیاتوری از این نوع علمها، فالی نیک و قرعهای بهنگام بود. علمهای چوبی کوچک، که با حفظ فرم، محتوا و تزئینات هنری علمهای چوبی اصلی، بتوانند به عنوان هدیههای ارزشمند در دکور خانه، محل کار یا هیئات و اماکن مذهبی، هنر و زیبایی ارزانی کنند.
همچون نمونههای اصلی، ساخت نمونه مینیاتوری علم چوبی، دشواریهای بسیار داشت. تکنیک منحصر به فرد علمهای چوبی بزرگ، استفاده از الوارهای بلند در کنار هم است. طوری که درون سازه خالی، قد و قامت آن بلند و وزن آن سبک و قابل حمل برای عمده افراد باشد. بعد از آن با پوستی مخصوص روی آن پوشانده و پس از فرآوری و زیرسازی، هنرمندان نقاش و نگارگر و خوشنویس، روی آن سیاهقلم میکنند و در آخر طوق فلزی بر سر آن مینشیند. اکنون و متاسفانه، از هنری که از میانه دوره صفویه، سینه به سینه به امروز رسیده، تنها یک استادکار کهنسال در خراسان باقی مانده است وبس.
تبدیل علم چوبی بزرگی که قامت آن به دو و نیم متر هم میرسد، به علم چوبی کوچکی که بدون تجاوز از چنددهسانتیمتر بتواند تمام محتوا و هنر را انتقال دهد، کاری نزدیک به محال بود. ابتدا تحقیق مفصلی در خصوص این علمها صورت گرفت و نمونههای متعدد آن بررسی و با معدود اساتید این فن مشورت شد. نمونههای متعددی ساخته و سعی و خطای بسیار صورت گرفت. نمونه نهایی، باید نمایندهای قابل از آن اثر اصیل، باهنرهای بدیع و شایسته به دوش کشیدن تاریخ چندصدساله میبود.
نمونهای که امروز به عنوان علمهای چوبی در موسسه شیعا ساخته و عرضه شده است، پس از طی دوره تحقیق و رسیدن به تکنیک قابل قبول، حاصل هنر دست هفت گروه مختلف از هنرمندان است. تمامی این مراحل با دست و با ظرافت و دشواری مثالزدنی انجام میشوند که به اختصار به آن اشاره خواهد شد.
پیش هر چیز، چوب خام در ابعاد مورد نظر بریده شده و در اختیار نجار و خراط قرار میگیرد تا فرم مورد نظر که شبیه به نماد سرو است از آن درآید. بعد، نقاش روی نمونه خام مراحلی را پیاده میکند تا زیرسازی آن کامل و آماده اجرای مراحل بعدی شود.
در سومین گام، هنرمند نگارگر، به طراحی و نقاشی نقوش و تزئینات روی علم میپردازد. مرحلهای که به خاطر انحنای زیاد و ابعاد کوچک کار، بسیار دشوار، ظریف و زمانبر است و تقریبا در این مرحله بر روی هر علم، بیش از دو روز کار صورت میگیرد.
اکنون، هنگام هنرمندی خوشنویسی است که باید روی قوسهای ظریف، به روش کاملا سنتی و با قلم خیزران و دوات، آیات و ادعیه و اذکار متبرکه را خوش بنویسد. در اولین نگاه، باور اینکه این خوشنویسیها با دست روی علم صورت گرفته، حتما دشوار است. پس از پایان نگارگری و خوشنویسی، برای تثبیت نقوش و رنگها، روی علم پوششی داده میشود.
در پنجمین مرحله، هنرمند فلزکار با انجام معرق روی فلز و با اجرای تکنیک معرق مشبک پشتبسته، اسامی متبرکه و نقوشی را که از پیش توسط طراح آماده شده است، میسازد. تکنیک مشبک پشتبسته، تکنیکی قدیمی و رایج در دروه صفویه است و به همین دلیل پس از بررسی نمونههای متعدد توسط محققین شیعا، برای طراحی طوق روی علم انتخاب شده است. پس از آن روی طوقها، پتینهکاری و کهنهکاری صورت میگیرد تا فرم قدیمی به اثر داده شود و بعد روی آن آبکاری طلا انجام میشود. آخرین مرحله هم ساخت پایه سنگی توسط حجار خواهد بود.
علمهای چوبی تولید شده در موسسه شیعا، به لحاظ اصالت تاریخی و فرهنگی اصل اثر و نیز تعدد هنرها و تکنیکهای بکاررفته در آن، از فاخرترین آثار این موسسه و از افتخارات هنرمندان شیعا است. علم کوچک چوبی به عنوان هدیه نفیس و با زیبایی اصیل، به سهم خود، پیام ذوق و هنر و فرهنگ غنی خراسان را به خانهها و هیئات خواهد برد.
علم عزاداری
علمها، این ستونهای برافراشته و این نمایشگاههای هنر و اسطوره، صدها سال است که در میان عزاداران روان، نماد و نشانه دستههای عزای سیدالشهدا علیهالسلام هستند. همچون بسیاری نمادهای دیگر، علمها یا علامتها از دوره صفویه به نشانه و نمایندگی از علمهای لشگر امام حسین علیهالسلام به هیئات مذهبی و به طور خاص به میان دستههای عزاداری راه یافته و بعد در جایجای جغرافیای شیعه، به شکل و شیوههای مختلف تغییر یافتند. از آن پس، هنرمندان خوش ذوق شیعه، مجال دیگری یافتند تا اوج ذوق و هنر خود را بر گوشه دیگری از دستگاه دلنواز حسینی شکوفا کنند.
از میان شکلها و فرمهای مختلف علامت در سراسر جغرافیای شیعه، بخصوص ایران، علمهای چوبی منطقه خراسان نوع منحصربهفردی هستند. این علمها که بخصوص بیشتر در اطراف شاهرود، نیشابور، سبزوار و در دیگر شهرها و روستاهای منطقه خراسان همراه دستههای عزا است، با نوع مرسوم در بیشتر قسمتهای دیگر تفاوتهای ظاهری و ساختاری متعددی دارد.
علم چوبی، ستونی است واحد و بلند و از جنس چوب که بر راس آن طوقی فلزی، نام مقدسی را در سینه دارد. شکل آن به سرو میماند و پیامآور آزادگی و ایستادگی است. این علمها، چه به لحاظ تکنیک منحصر به فرد طراحی، ساخت و تولید، چه به لحاظ محتوای نمادین و چه از نظر هنرهای تزئینی بکار رفته در آن، ویژگیهای بسیار ارزشمند هنری و فرهنگی را در خود جای داده و از نظر زیبایی جذابیت بصری بالایی دارند.
در میان تمام آثار و نمادهای شیعی، شیعا شاید دین و وابستگی دیگرگونی با علامتها داشته باشد، چه آغاز راه شیعا با تحقیق و بررسی برروی تاریخچه، انواع، اسطورهشناسی و تمام ویژگیهای متعلق به علمها بود و هنوز ادامه دارد. اکنون، برای تحقق رسالت تازه شیعا که شناسایی، ثبت، احیا، معرفی و در معرض گسترش قرار دادن آثار و نمادهای شیعی است، ساخت نمونههای مینیاتوری از این نوع علمها، فالی نیک و قرعهای بهنگام بود. علمهای چوبی کوچک، که با حفظ فرم، محتوا و تزئینات هنری علمهای چوبی اصلی، بتوانند به عنوان هدیههای ارزشمند در دکور خانه، محل کار یا هیئات و اماکن مذهبی، هنر و زیبایی ارزانی کنند.
همچون نمونههای اصلی، ساخت نمونه مینیاتوری علم چوبی، دشواریهای بسیار داشت. تکنیک منحصر به فرد علمهای چوبی بزرگ، استفاده از الوارهای بلند در کنار هم است. طوری که درون سازه خالی، قد و قامت آن بلند و وزن آن سبک و قابل حمل برای عمده افراد باشد. بعد از آن با پوستی مخصوص روی آن پوشانده و پس از فرآوری و زیرسازی، هنرمندان نقاش و نگارگر و خوشنویس، روی آن سیاهقلم میکنند و در آخر طوق فلزی بر سر آن مینشیند. اکنون و متاسفانه، از هنری که از میانه دوره صفویه، سینه به سینه به امروز رسیده، تنها یک استادکار کهنسال در خراسان باقی مانده است وبس.
تبدیل علم چوبی بزرگی که قامت آن به دو و نیم متر هم میرسد، به علم چوبی کوچکی که بدون تجاوز از چنددهسانتیمتر بتواند تمام محتوا و هنر را انتقال دهد، کاری نزدیک به محال بود. ابتدا تحقیق مفصلی در خصوص این علمها صورت گرفت و نمونههای متعدد آن بررسی و با معدود اساتید این فن مشورت شد. نمونههای متعددی ساخته و سعی و خطای بسیار صورت گرفت. نمونه نهایی، باید نمایندهای قابل از آن اثر اصیل، باهنرهای بدیع و شایسته به دوش کشیدن تاریخ چندصدساله میبود.
نمونهای که امروز به عنوان علمهای چوبی در موسسه شیعا ساخته و عرضه شده است، پس از طی دوره تحقیق و رسیدن به تکنیک قابل قبول، حاصل هنر دست هفت گروه مختلف از هنرمندان است. تمامی این مراحل با دست و با ظرافت و دشواری مثالزدنی انجام میشوند که به اختصار به آن اشاره خواهد شد.
پیش هر چیز، چوب خام در ابعاد مورد نظر بریده شده و در اختیار نجار و خراط قرار میگیرد تا فرم مورد نظر که شبیه به نماد سرو است از آن درآید. بعد، نقاش روی نمونه خام مراحلی را پیاده میکند تا زیرسازی آن کامل و آماده اجرای مراحل بعدی شود.
در سومین گام، هنرمند نگارگر، به طراحی و نقاشی نقوش و تزئینات روی علم میپردازد. مرحلهای که به خاطر انحنای زیاد و ابعاد کوچک کار، بسیار دشوار، ظریف و زمانبر است و تقریبا در این مرحله بر روی هر علم، بیش از دو روز کار صورت میگیرد.
اکنون، هنگام هنرمندی خوشنویسی است که باید روی قوسهای ظریف، به روش کاملا سنتی و با قلم خیزران و دوات، آیات و ادعیه و اذکار متبرکه را خوش بنویسد. در اولین نگاه، باور اینکه این خوشنویسیها با دست روی علم صورت گرفته، حتما دشوار است. پس از پایان نگارگری و خوشنویسی، برای تثبیت نقوش و رنگها، روی علم پوششی داده میشود.
در پنجمین مرحله، هنرمند فلزکار با انجام معرق روی فلز و با اجرای تکنیک معرق مشبک پشتبسته، اسامی متبرکه و نقوشی را که از پیش توسط طراح آماده شده است، میسازد. تکنیک مشبک پشتبسته، تکنیکی قدیمی و رایج در دروه صفویه است و به همین دلیل پس از بررسی نمونههای متعدد توسط محققین شیعا، برای طراحی طوق روی علم انتخاب شده است. پس از آن روی طوقها، پتینهکاری و کهنهکاری صورت میگیرد تا فرم قدیمی به اثر داده شود و بعد روی آن آبکاری طلا انجام میشود. آخرین مرحله هم ساخت پایه سنگی توسط حجار خواهد بود.
علمهای چوبی تولید شده در موسسه شیعا، به لحاظ اصالت تاریخی و فرهنگی اصل اثر و نیز تعدد هنرها و تکنیکهای بکاررفته در آن، از فاخرترین آثار این موسسه و از افتخارات هنرمندان شیعا است. علم کوچک چوبی به عنوان هدیه نفیس و با زیبایی اصیل، به سهم خود، پیام ذوق و هنر و فرهنگ غنی خراسان را به خانهها و هیئات خواهد برد.
کتاب چهلم
اربعین حسینی، این رستاخیز عظیم انسانی، چندسالی است که در جهان بیش از هر زمان دیگری مورد توجه است. پس از زدوده شدن سایه حاکم ستمپیشه، شیعیان فرصت را بار دیگر برای برپایی مفصل آیین شکوهمند پیادهروی اربعین مغتنم شمردند و طولی نکشید که اجتماع میلیونی انسانی تشکیل شد. اکنون سالها است پیر و جوان، زن و مرد، شیعه و غیرشیعه و حتی غیرمسلمان، عراقی و غیرعراقی، قطرههای دریای پیادگان اربعین را تشکیل میدهند تا در شب و روز اربعین، ۲۰ میلیون نفر زائر شهری شوند که در روزهای دیگر تنها ۵۰۰ هزار نفر جمعیت دارد؛ و این بزرگترین اجتماع انسانی است که جهان به چشم خود دیده است.
رسانهها و فعالان حوزه دین و فرهنگ به تفصیل به این آیین بیمثال میپردازند و حتی چشم بیگانگان اکنون با تحیر به پیادهروی اربعین است. جامعهشناسان و تحلیلگران پیرامون آن به پژوهش مشغولند و عکاسان و گزارشگران به ثبت وقایع میپردازند. در این میان، شیعا نیز به سهم خود، در اندیشه برداشتن گامی در کنار سیل پیادگان بود.
هرچند پروژه کتاب اربعین که با عنوان «چهلم» به چاپ رسید، بهطور رسمی از سال ۱۳۹۰ آغاز شد، اما با انسجام پروژه عکسهایی از هنرمندان عکاس شیعا مربوط به دو سال قبل از آن هم در اختیار این پروژه قرار گرفت تا با خاتمه یافتن فاز اول پروژه در سال ۱۳۹۵، محصول کار گنجینهای از ۷ سال تلاش تعدادی از بهترین عکاسان ایران در زمینه پیادهروی عظیم اربعین باشد. ۲۰۰ عکس نهایی چاپ شده در کتاب، منتخب حدود ۴۰۰٫۰۰۰ عکس هستند که ۱۴ نفر از خبرگان فن عکس در این سالها اندوختهاند.
در نشیب و فرازهای پروژه اربعین، یکی از دشوارترینها، «انتخاب» بود. وقتی از هر ۲۰۰۰ عکس، جا برای یکی در کتاب باشد و وقتی عکسها محصول ذوق و فن ۱۴ خبره عکاسی، چون مسعود زندهروح کرمانی، جاسم غضبانپور، سعید محمودی ازناوه، مهدی تیرانی، علی بیات، مجید نورمحمدی، علی دهقان و از این دست اساتید باشد، وقتی از یک موضوع واحد بیش از ۱۰۰ عکس با استاندارد بالا و کیفیت متعالی وجود داشته باشد، آنگاه بعید نخواهد بود که تنها کار انتخاب و ویرایش و چینش تصاویر، به خاطر ۲۲ بار بازبینی و تصحیح، ماهها به طول بینجامد.
در انبوه عاشقانههای رسانهای و فرهنگی که برای آیین اربعین اتفاق افتاده، هدف شیعا تدوین کتابی بود که با پرسه در آن، تمام آنچه در مسیر پیادگان اربعین حسینی رخ میدهد، از ابتدای تمام مسیرها تا انتهای تمام آنها که همانا بینالحرمین کربلاست، به تصویر کشیده شود. چناچه اگر کسی توفیق زیارت در اربعین را نداشته، با تورق کتاب چهلم، خود را در آن حال و هوا ببیند و گویی زیارتی مصور داشته باشد. به توفیق رسیدن در این رسالت، مستلزم آن بود که عکاسان، گاهی از ۴۰ روز پیش از اربعین در عراق و شهرهای مبدا مستقر باشند، چراکه پیادهروی اربعین در بعضی شهرها و قبایل دورتر عراق از روز عاشورا آغاز میشود.
از سوی دیگر، حضور در کشوری که تازه از زیر سایه جنگ رهایی یافته و هنوز انسجام ساختاری و اداری خود را پیدا نکرده، مشکلات خاص خود را به همراه داشت. از آن جمله، دستگیری عکاس شیعا به دلیل نبودن قوانین مشخص و مراکز مدون جهت اخذ مجوزهای لازم بود. این مسیر، اتفاقات ماجراجویانهتری چون سرقت ابزار عکاسان و حتی شکست کمر یکی از عکاسها را نیز به دنبال داشت.
با همه این احوال گنجینه ارزشمند هنرمندان شیعا، جمعآوری و انتخاب شد. عکسها در هفت سرفصل مجزا، دستهبندی شدند. یکی از موضوعات «اطعام رایگان» میلیونها زائر در طول دهها روز است که بیاغراق شامل صدها میلیون وعده غذایی میشود. «حضور قومیتها و ملیتها»ی مختلف شامل شیعیان و غیرشیعیان و حتی غیرمسلمانان از عراق و کشورهایی از ۵ قاره جهان، موضوع پراهمیت دیگری بود که در کتاب چهلم به آن پرداخته شده است. از این جهت، پیادهروی اربعین بزرگترین اجتماع انسانی از نظر تعدد قوم و مذهب در جهان نیز به حساب میآید. در فصلی دیگر به حضور طبقات سنی مختلف، از نوزادان شیرخواره تا کهنسالان و معلولان کمتوان که حتی به تنهایی قادر به راه رفتن نیستند پرداخته شد؛ کسانی که شاید برای سفرهایی بسیار امنتر و بسیار آسودهتر از این، هرگز راهی نمیشوند. حس «نوعدوستی و مهربانی» پذیراییکنندگان، که سوای از اطعام، شامل خدمات دیگری چون بهداشت و درمان، رفع خستگی، استراحت شبانه و غیره میشود، زاویه نگاه دیگر هنرمندان شیعا به پیادهروی اربعین است. در ورای همه، آنچه محتوای تمام این قیامت زمینی است، یعنی عزای حسینی، از فصول مهم کتاب چهلم است.
پس از اینها، حتی در خصوص صفحهبندی، طراحی صفحات و جلد، نگارش مقدمه و شرح تصاویر و چاپ و تمام جزئیات دیگر، تلاش شد تا از برترین هنرمندان و بهترین سختافزار بهره گرفته شود تا حاصل کار، به قدر توان درخور این عاشقانه بیمثال باشد. به گواه بازخوردهایی که به شیعا رسیده، کسانی که موفق به زیارت اربعین نشدهاند، با پرسه در صفحات چهلم، جرعهای از حال و هوای پیادگان اربعین را چشیدهاند و آنان که توفیق داشتهاند، از اینکه یادگارهای تصویری و یادآوریهای با ذوق و هنری از آن سفر داشته باشند، خوش«حال» و راضیاند.